دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 1032 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 10 |
فرشبافی در ترکمنستان سابقه طولانی دارد.این کشور منطقه ای است در شرق دریای خزر شمال ایران و افغانستان و غرب وجنوب مغولستان چین –جاده ابریشم در قدیم از بغداد وباگذر از تهران-عشق آباد-سمرقند و تاشکند این منطقه را به دو نیم می کرد.در قدیم الایام بازرگانان و تجار از این راه سفر می کردند.این راه زمانی معروف شد که مارکوپولو از آن عبور کرد و داستانهایی در مورد این سرزمین و مردم این مسیر نقل کرد.وی همچنین در یادداشتهای خود اشاره ای به فرش ترکمن کرده است.انواع فرش ترکمن ریشه در قبایل آنها دارد .قبایل اصلی ترکمن عبارتند از Teke,Yomut,Arsary,Choudur,saryk,salyr نقشه های فرش در ترکمنستان الهام گرفته از گیاهان و حیوانات و طبیعت بوده و بعنوان سمبل فرهنگ ترکمن محسوب می شود.
در سال 2001 فرش بزرگ پارچه ای به مساحت 300 متر مربع با وزن 5/1 تن بافته شد که در کتابGuiness به ثبت رسیده است
که تصویر آن را در زیر مشاهده می کنید:
امروزه تجارت فرش های سبک ترکمن از کشورهای افغانستان- پاکستان وایران انجام می گبرد.فرش های سبک ترکمنی بسیاری را در بازارهای پاکستان می توان یافت که در ترکمنستان یا جنوب ازبکستان بافته شده و به آنجا منتقل شده اند.
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 5993 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 47 |
چکیده:
اقوام هفت گانه بلوچ، کرد، عرب، ترک، فارس، چارایماق و سیستانی به دلیل شرایط خاص سیاسی و طبیعی در طول تاریخ در مناطق مختلف استان های خراسان رضوی و جنوبی سکونت گزیده اند. این اقوام تولیدکننده قالیهایی هستند که بلحاظ دارا بودن ویژگیهای مشترک در بازار جهانی فرش به نام قالی بلوچ خراسان شناخته شده اند. طرح ها و نقوش، نقشمایه، رنگهای کاربردی و همنشینی رنگ ها در این قالیها به هم شباهت بسیاری دارد در این مقاله تلاش گردیده با بهره گیری از طرح تحقیقاتی شناسایی، ریشه یابی و احیای نقوش قالی بلوچ خراسان ضمن معرفی طرح ها و نقوش و نقشمایه های قالی بلوچ خراسان در خصوص رنگبندی و همنشینی رنگها در این قالی بحث و بررسی به عمل می آید.
مقدمه:
قالی ایران درختی است که ریشه درژرفنای کویرداردوبلندای سرشاخه های آن به ارتفاعات البرزمیرسد.میوه شیرین این درخت تنومند قرنهاست که مورد توجه جهانیان قرارگرفته است! آنان نام ایران را با فرشهایش و قالی را توام با نام ایران شناحته و میشناسد! قالیبافی در ایران نقطه تقاطع فرهنگ تاریخ و اقتصاد محسوب میگردد! چراکه در بسیاری از مناطق روستائی، عشایری و شهری علاوه بر آنکه فرشبافی از بعد هنری نیازهای درونی بشر را برطرف می نماید، در ایجاد اشتغال، افزایش درآمد سرانه ملی و صدور فرهنگ ملی و اسلامی نقش بسزائی داشته و دارد. لذا همگی ما به فرش مدیون هستیم و می بایست در حد توان به معرفی فرشهای ایرانی بپردازیم! یکی از مهمترین ویژگیهای قالی ایرانی تنوع آن است. محققی همچون فورد(p.r.j.ford) براین نکته تاکید می نماید که فرشهای ایرانی آنقدر متنوع هستند که بسیاری از طرحها و نقوش آن ناشناخته است. قالیبافی درایران نزد اقوام مختلف از محبوبیت فوق العاده ای برخوردار است که در این بین خراسان همواره یکی از مهمترین مراکز بافت قالی بوده است. این استان که زمانی از یک طرف به استان سغد و از طرف دیگر به خوارزم ختم میگردیده از دیرباز تاکنون همواره یکی از مهمترین قطب های تولید فرش بوده است .
هجوم ازبکها، افاغنه و مغولها و تاخت و تاز این اقوام و در بسیاری از موارد ویران نمودن شهرهای بزرگی همچون نیشابور و کاشمر نتوانسته است رشد هنرهای سنتی بویژه قالیبافی را در خراسان متوقف نماید و همواره علیرغم وجود بحرانهای مختلف در مقاطع متعدد تاریخی این هنر- صنعت از رشد خوبی برخوردار بوده است. تنوع سبکهای بافت ، طرحها و نقوش و اقوام و قبائلی که دراستان خراسان به شغل قالیبافی اشتغال دارند نیزبسیارزیاداست، در حالیکه در شمالی ترین نقطه استان طرحها ونقوش زیبای ترکمن بافته میشود وهر یک از شهرهای استان طرح ونقش ویژه ای دارند، درسراسرمرزمشترک خراسان باافغانستان وترکمنستان واستان سیستان وبلوچستان دستبافته هایی تولیدمیگرددکه با عنوان فرشهای بلوچی در بازارهای داخلی و خارجی به فروش میرسد. این دستبافته های عشایری و روستائی بسیار سحرآمیزاست و طرحهایش دریچه ای است به سوی شناخت فرهنگ اقوام مختلفی که در این نواحی زندگی می کنند.
طرحها و نقوش فرش دستباف انعکاسی از باورها، اعتقادات، مشاهدات، آرزوها، آرمانها و بطور کلی فرهنگ بافندگان می باشد.
علیرغم جایگاه بسیار مهم قالی بلوچ خراسان درکلان فرشهای ایرانی شرقی متاسفانه اطلاعات دقیق کارشناسی وسامان یافته ای درباره طرحها و نقوش ، نقشمایه ها و موتیفها، رنگبندی آنها ( منجمله تعداد و تنوع رنگها و همنشینی رنگها ) وجود نداشت، لذا طرح شناسایی، ریشه یابی طرحها و نقوش قالی بلوچ خراسان توسط مدیریت پژوهش مرکز ملی فرش ایران اجرا گردید که این مقاله نیز برداشتی از پژوهش فوق می باشد.
1 - شناسایی اقوام مشهور به بلوچ خراسان
مشهورترین اقوام تولیدکننده قالی های بلوچ خراسان به شرح ذیل می باشند:
الف- تیموریها: در دوره تیموری از افغانستان وارد ایران گردیده و اکنون کشورهای افغانستان و ایران سکونتگاه این قبیله می باشد مهمترین تیره های تولیدکننده فرش دستباف اقوام زوری، بروقی، کودنی، یعقوب خانی، کریمدادی، پربزی، سوربزی، دهخانه، صالحی، طاهری، سلجوقی، زوری، خوافی، شیخی می باشند اقوام تیموری ایران در شهرستان های مختلف استان خراسان رضوی بالاخص تربت جام، تایباد، مشهد، فریمان، خواف، تربت حیدریه و… زندگی می کنند.
ب- بلوچ ها: تیره های اصیل بلوچ شامل قبایل جان بیکی ،کوهکن، سالار خانی، علی اکبر خانی، اسد خانی، رسولخانی می باشند. تیره های اصیل بلوچ عمدتاً در شهرستان های خواف، تایباد، تربت حیدریه و سرخس زندگی میکنند.
ج- ترکها: شامل ترکهای مهاجر روسی، ترکهای شاهسون، ترکهای بهلولی، --- و بالاخره ترکمنهای ساریخ می باشند.سکونتگاه اصلی ترک های مهاجر شهرستانهای سرخس، تربت حیدریه و مشهد می باشد.
د- اعراب: تیره های طاهری، چوبداری،خزایی و عارفی از اقوام عرب هستند که از صدراسلام تا کنون در مناطق فردوس، قاین و بیرجند سکونت دارند.
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 7704 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 37 |
زیبایی شناسی در هنر اسلامی
هدف : بررسی زیبایی شناسی در هنر اسلامی از نظر فرم
مقدمه
در طی قرون متمادی ، هنرمندان بیشماری از موضوعات مذهبی الهام گرفته وآثار بسیار ارزندهای در زمینه نقاشی ،حکاکی،طراحی،پیکرتراشی،معماری و غیره بوجود آورده اند.
هنر نقاشی اکثرا در ایجاد شیوه ها نقش فعالی داشته و بصورتی پیشرو در روند تکاملی هنر قرار گرفته است ،کتابهای تاریخ هنر در سرار جهان شاهدی زنده و سندی ارزنده در این باره میباشند.
وجود ادیان مختلف که توام با دیدگاههای گوناگون بوده ، با گذشت زمان دریشبرد هنرهای تجسمی نقشی بسزا نمودهاند، در این راه نه تنها مذهب بلکه قوامین سنتی ،فرهنگی ،اجتماعی و اقتصادی یک جامعه نیز دخالت نموده و هر کدام یکی از پایه های اصلی در نظام هنر هایتجسمی به کمال خود نمیرسد.با توجه به این مسائل میتوان هنر یک ملت را که از مبانی فلسفی نیز سرچشمه میگیرد مورد مداقه و تحلیل قرار داد.
نقش مذهب در پیدایش موضوعات مذهبی و انتخاب آن توسط هنرمند از یک سو ودر پیدایش شکل از سوی دیگر مورد تجسس و پژوهش قرار میگیرد.نکته ای که نباید از نظر پنهان بماند.
نقش دوران کهن و عصر بدویت (هنر بدوی ) در دوران مذهبی یعنی از زمانیکه یکتاپرستی آغاز می گردد و اثراتی که تا عصر حاضر از خود باقی می گذارد ، می باشد.
مضامین مذهبی در آثار هنری از دوران صدر مسیحیت
از قرن چهارم میلادی به بعد رو به فزونی گذاشته و هنرمندان غربی علاوه بر بینشی که تا آن زمان داشتند آثار هنری خود را با نگرشی نو در خدمت مضامین مذهبی به بوته آزمایش کشیدند. موضوع انتخاب شده دیگر داستانی ساده و یا بازگو کننده قهرمانی زمینی ، یا نقشی معمول از طبیعت یا طبیعت بیجان و امثال آنها نبوده بلکه حکایات مذهبی که در اعماق روح انسان مسکن گزیده الهام بخش هنرمندان بوده است . برای ایجاد یک چنین احساسی که از فضائی روحانی سرچشمه می گرفت ، هنرمند در هر عصری که بود سعی در بوجود آوردن عناصری داشت که بتواند دنیای غیر مادی را با شیوه ای خاص القا نماید ، زیرا شیوه هائی که تا آن زمان در راه اجرای موضوعات غیرمذهبی بکار گرفته میشد طبعاً جوابگوی فضائی ماکوتی و غیرمرئی نبود.
هنر اسلامی
همانگونه که در آثار هنرمندان غربی مشاهده می شود ، در می یابیم که آنها تا حدودی متوجه این مسائل شده بودند و برای خلق و القای یک چنین دنیائی ، یعنی عالم ربانی از فضائی مادی و الفبای حرکات سه بعدی مدد می گرفتند و از این راه اقدام به ایجاد فضائی معنوی می کردند . اما هنرمندان اسلامی پس از درک این مهم کوشش و مجاهدت بسیار نمودند تا قوانین اجرائی اثر را از نظر زیبائی شناسی در ترکیب فرم و رنگ با مفهوم نظری چنین آثاری منطبق سازند ، بعبارت دیگر هنرمندان اسلامی با تغییرات شگرفی که در امکانات و عناصر فضای مادی بوجود آورند راه را برای پیدایش الفبای غیر مادی یعنی برای القای جهانی معنوی توسط عناصر همگون که بیش از حد تصور هنرمند در زمان خود بنظر می رسند باز نمودند ، واین امکان پذیر نبود مگر توسط فرامین مذهبی که بصورت احادیث و بطور غیر مستقیم خارج از کتاب مسلمانان «قرآن مجید» لیکن برخاسته ازهمان دیدگاه ، حاصل می گردید ، بدین ترتیب با کوشش ونبوغی که هنرمندان اسلامی از خود نشان دادند ، انطباق این دو جهان یعنی جهان موضوع و جهان شکل را برای محتوائی یکدست و گوئی بکمال رسیده میسر نمودند . پس چنین نتیجه می گیریم که موضوعات مذهبی و زیبائی شناسی آثار هنرهای اسلامی در قالب فرم و رنگ حتی المقدور با یکدیگر هماهنگ و همگون گردیده در حالیکه در آثار هنرهای غربی دنیای تصورات ملکوتی توسط عناصری مادی و غیر انتزاعی که با یکدیگر ناهمگون[1] می باشند نشان داده شده اند.
برای روشن تر شدن این مطلب اشاره به نکاتی چند می نمائیم که اصول هنرهای تجسمی اسلامی را از هنر رئالیسم کلاسیک غرب منتزع می سازد:
1- حذف پرسپکتیو
2- ساده کردن فرم و رنگ و پیروی از رمز گرائی .
3- پذیرفتن منطق محدودیت رنگ.
4- استفاده از معانی رنگها.
5- رابطه هنرهای اسلامی با شیوه های هنر غرب از آغاز دوران نوین.
1- حذف پرسپکتیو :
هنرمندان مشرق زمین قبل از آغاز دوران اسلامی به علم مناظر و مرایا آشنائی داشته و در آثار خود از آن بهره می گرفتند .نمونه هائی که در این زمینه بدست ما رسیده جای هیچگونه شک و شبهه باقی نمی گذارد که آنها الفبای حرکت سه بعدی را برای تجسم فضائی مادی می شناختند (تصاویر 1-2-3) .
[1] - heterogene
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 1838 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 12 |
دلایل افول نگارگری در دوره ی زندیه وقاجاریه
چکیده:
آغاز سبک نگارگری قاجار را باید در دوران افشار و زند پیگیر بود اما به دلیل کوتاه بودن این دوران و تسلط اشوب و بلوا بر اوضاع آثار چندانی بر جای نمانده است. از کتب تصویر شده این دوران می توان به «تاریخ جهانگشای جوینی » اشاره کرد . از استادان دوره افشاریه می توان به محمد علی بیگ ، داوود نقاش ، محمد رضا هندی و هادی نقلش اشاره کرد .
محققان ایرانی پیوستگی شیوه نگارگری اواخر دوره صفوی را به سبک قاجار محرز دانسته اند. نخست ، تاثیر پذیری از شیوه های اروپایی است که از اواخر سده یازدهم هجری قمری آغاز شده بود و توسط فرزندان و نوادگان همان هنرمندان استمرار یافت ، مانند تداوم شیوه نگارگری محمد زمان توسط پسرش محمد علی.
نگارگری سبک قاجار شامل شیوه دیوار نگاره های دوره صفویه و نقاشی کلاسیک اروپا است ، به ترتیبی که در آغاز مایه ایرانی آن بیشتر و در میانه به طور مساوی از نقاشی ایرانی و اروپایی میه می گیرد و در پایان دوره به تدریج به نفوذ سبک اروپایی در نگارگری ایرانی افزوده می شود تا جایی که به کپی برداری از آثاراستادان رنسانس می پردازند . از دوره آقا محمد خان قاجار آثار درخوری به جا نمانده اما در مقابل تعداد فراوانی تابلوی رنگ روغن از دوره سلطنت فتحعلیشاه و محمد شاه به جا مانده است.
بسیاری از این نگاره ها با موضوهایی نظیر رقاصه ها و مجالس بزم و رزم برای قهوه خانه ها و مجموعه های شخصی ساخته می شدند و چهره های شاهزادگان و موضوهای تاریخی برای کاخهای شخصی . نگارگر پرده شاهزاده قجری و خدمه تمام ویژگیهای نقاشیهای اوایل سده سیزدهم هجری را در خود جای داده است بیان ازاد کوها و حالت های برگ درختان در دور دست و فزای تعریف نشده دشت معرف عمق در تصویر است. سایه روشن کاری روی چهره و دست ها نشان از آگاهی هنرمند به هجم پردازی است. با وجود این نگاره مرکب از سطوحی است که از رنگهای درخشان ، نوارهای تزئینی الماس ، مروارید ، زمرد و کمربند یاقوت نشان ، ابزوبند و هاشیه های زینتی تشکی شده است . اگر چه این پرده جذابیت خاص خود را دارا هستند، حالت روبرو نمای اندامها چیزی را فراتر از صورت ظاهر آنها نمایان نمی سازد.
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 1333 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 21 |
خط :
به بیان قرآن زبان و خط ودایعىاند الهى در انسان که آدمى با آن از اسماء الله حکایتمىکند و به معرفت الله نائل مىگردد (4) .آیات متعددى در قرآن ناظر بر مراتب فوق است:
الرحمن علم القرآن خلق الانسان علمه البیان (5)
،اقرء و ربک الاکرم الذى علم بالقلم،علم الانسان ما لم یعلم (6)
،ن و القلم و ما یسطرون (7)
،قال علم آدم الاسماء کلها یا آدم انبئهمباسمائهم فلما نباهم باسمائهم (8) .
قاضى احمد قمى در گلستان هنر در باب قلم پس از ذکر حدیث«اول خلق الله القلم»ابیاتى چنین مىآورد:
هستى ز قلم رقم پذیرست زو شمع قلم فروغ گیرست سروى است قلم به باغ ادراک سایه ز رقم فکنده بر خاک
او مىنویسد قلم یا نباتى استیا حیوانى.قلم حیوانى همان قلم موى نقاشان است کهسپرسازان مانى فرهنگ و جادو طرازان ختاى و فرنگ به دستیارى آن اورنگ نشینکشور هنر و نقشبندان کارخانه قضا و قدرگشتهاند،اما قلم کتابت نباتى استحسب الاشارهکثیر البشارة منتخب جریده موجودات و منتخب حضرت واجب بالذات نبى عربىمحمد الابطحى علیه و آله افضل الصلوات و اکمل التحیات که فرموده«من کتببحسن الخط بسم الله الرحمن الرحیم داخل الجنة به غیر الحساب».قاضى در ادامه از قولحضرت مولا على(ع)مىنویسد که غرض از حسن خط-نه هیمن لفظ بود و حرف و نقط:
بل اصول صفا و خوبى بود زان اشارت به حسن خط فرمود
باز در شرح حسن خط قاضى اشاره به قول على(ع)دارد که فرمود نیکویى خط زباندست است و روشنى درون(حسن الخط لسان الید و بهجة الضمیر).بدینسان قاضىمقدمات کلام را فراهم مىکند تا بگوید:«الخط اصل فى الروح و ان ظهرت به جوارحالجسد» (9) و لازمه حسن خط ترک منهیات و محافظه صلوات است.پس باید روح ازکدورت پاک افتاده شود تا خط نیز نیکو و صاف و پاک گردد.از قول او افلاطون نیز خطرا«هندسه روحانى»مىدانسته که با اعضاى بدن ظاهر مىشود:«الخط هندسة روحانیةظهرت بالة الجسمانیه».از این جهت افلاطون خط را مخصوص دست نکرده و به دستمقید نساخته که اعضاء را شامل است (10) .
پیدایى خط نیز چونان شعر و موسیقى در وجهه نظر اسلامى هنرمندان مسلمان بنیادىمیتولوژیک و الهامى و ازلى یافته است و در قصص مقدس درباره پیدایى خط روایاتمختلفى است.
ابن ندیم عقلى مذهب در الفهرستبا کراهت این قول را که«حضرت آدم اول کسىبود که خطوط اسلامى را وضع کرد»روایت مىکند.به اعتقاد معاصران او که به قصصدینى تعلق خاطرى داشتهاند آدم علیه السلام سیصد سال قبل از مرگش خطوط را در گلنوشت و به آتش پخت و وقتى که زمین را طوفان زد،آن خطوط سالم ماند و هر دسته وگروهى خط خود را یافتند و به همان گونه نوشتند» (11) .
قاضى همین قصص را به صورتى دیگر بیان مىکند.به اعتقاد او حضرت آدم اول کسىاست که خط عربى را نگاشت و قلم به دست گرفت.پس از آن شیثبن آدم به کار نگارشخط ادامه داد و در زمان حضرت ابراهیم(ع)خط عبرى نوشته شد.به اعتقاد بعضى اینخط از ادریس نبى(ع)بوده است.او به روایت ایرانیان منشا خط را«تهمورث» مىداند (12) .برخى نیز آن را به هود پیامبر(ع)منسوب داشتهاند و او را مبدع خط دانستهاند.
از نظر خطاطان اسلامى نخستین خط کامل از آن حضرت على(ع)است:«خطى کهدیده اولو الابصار را سرمهوار به وحى الهى و اوامر و نواهى حضرت رسالت پناهىصلى الله علیه و آله و سلم روشنایى مىبخشید خط کوفى بود و ارقام اقلام معجز نظامحضرت شاه ولایت پناه سلام الله علیه در میان است که چشم جان را ضیاء و لوح ضمیر راجلاء کرامت مىفرماید و خوشتر از آن حضرت صلوات الله علیه کس دیگر ننوشته وبهترین خطهاى کوفى آن است که آن حضرت سلام الله علیه نوشته است (13) .
سند علم خط به حسن عمل بس بود مرتضى على ز اول
بعد از على،ائمه اطهار یکى پس از دیگرى در خوشنویسى به کمال بودهاند و استادانخط هم از شاگردان ائمه محسوب یا ملهم از ائمه تلقى شدهاند.
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 4248 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
« خط عبارت است از یک عنصر تصویری و تجسمی که دارای واقعیت طولی بوده و جلوههای متفاوت و بیان تصویری متنوعی دارد. خط نقطه ای است که در اثر نیروئی که از یک جهت به او وارد آمده، حالت ایستایی خود را از دست داده، بصورت یک عنصر تصویری فعال درآمده است. برخلاف نقطه که دارای انرژی متمرکز و ثابتی است خط دارای انرژی تصویری فعال و متحرکی است که به یک جهت ادامه دارد و نیز قابل اندازهگیری و سنجش است. »[1]
« در هنرهای بصری خط به خاطر ماهیت خاصش، دارای توان و انرژی بسیار است. خط هرگز ساکن و ایستا نیست، بلکه همیشه پرتحرک است و عنصر بصری مهمی در طراحی های اولیه و خطی می باشد.
خط را بنا بر عادت حسی و عرف دیرینه، برای بازنمایی چیزها به کار برده اند. طراحیهای خطی کودکان و نقاشی بدویان در این مورد شاخص اند. روابط صوری خط نازک و ضخیم، شکسته و ممتد، منحنی و مضرس، چون نیروهای تباین و تکرار در طرح بسیاری از نقاشی های دوره های مختلف تاریخ عمل کرده است. تنوع و تغییر در خطوط مرزی نقش مایه، نیز روشی مستقیم برای توصیف حجم، وزن، مکان، و با فت چیزها فراهم کرده اند. گاه خط های کناره ساز به نهایت سرزندگی و ایجاز بیانی میرسند که در این صورت طراحی خصلت تندنگاری به خود می گیرد. زیباترین نمونههای تندنگاری را در آبمرکب های چینی و ژاپنی می توان یافت. یک طرح خطی علاوه بر خط های کناره نما متشکل از لبه سطوح حامل رنگ و رنگمایه، جهت محوری نگاره ها، و مسیر حرکت شکل ها نیز هست. چگونگی تکرار این گونه خطوط طرح را جاندار می نماید. هنرمند- آگاهانه یا به طور حسی- این خط ها را به گونه ای با یکدیگر مرتبط می کند که چون شکبه ای موزون و منسجم، در هم بافته می شوند. غیر از تداعی های آشکار که به واسطه برخی الگوهای خطی ایجاد می شود(مثلاً القای سبکی و شناوری به وسیله خطوط مواج، روابط خطی معین می توانند احساس های معین برانگیزند. به این خطوط صعودی احساس شادی و سرافرازی، خطوط نزولی احساس اندوه و خواری را بیان می کنند، و یا خط هایی که زاویه شان به سمت راست طرح باز می شود خوشایندتر از خط هایی به نظر می آیند که به سوی چپ می روند.»[2]
]بدینگونه[ خط، تعریف های مختلفی می تواند داشته باشد، اما در نقاشی ایرانی خصوصیات و ویژگی خاصی را در بر می گیرد. خط در نقاشی ایرانی در دو نقش اساسی ظاهر می گردد. اول اینکه فرمها و فضاهای مختلف را از یکدیگر جدا می سازد و دوم نقش سایه روشن و حجم را که در نقاشی ایرانی حذف گردیده بعهده دارد بدین معنی که ما با استفاده از کندی و تندی فرمهایی را که در طبیعت، فضاها را از یکدیگر جدا می سازد و نور در آن ایجاد سایه می نماید از هم جدا می کنیم و همان نقش سایه روشن را القا می نماییم. بدین ترتیب که خطوط اصلی و سایه دار را ضخیم و پر رنگ قلمگیری می کنیم و فرمهایی را که نقش کمتری در فضا ایجاد می کند یا خطوط فرعی و یا خطوطی که نور در آن روشنی ایجاد کرده باشد، نازکتر و کم رنگ تز قلمگیری می نماییم. خطوط قلم گیری دز نقاشی ایرانی به چهار دسته تقسیم میگردند.
1- خطوطی که با یک ضخامت ترسیم میگردد.
2- خطوطی که یک سر آن ضخیم و سر دیگر آن[3] تیز است.
3- خطوطی که دو سر آن نازک و ما بین آن ضخیم است.
4- خطوط متفرقه.
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 2207 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 49 |
چکیده :
مطالبی که در پی می آید در راستای ارائه پروژه نهایی جهت دریافت درجه کاردانی در رشته شیشه تهیه و تنظیم گردیده است.
در این مطالب سعی بر معرفی رشته حکاکی روی شیشه با فرز نموده که شامل سه فصل است :
فصل اول تعاریف و تاریخچه شیشه در ایران و جهان و تاریخچه جزئیات آن و فصل دوم در خصوص انواع حکاکی و تعاریف و ابزار مورد نیاز و در فصل سوم شرح کار عملی و در ادامه نتیجه گیری ارائه گردیده است.
مقدمه :
به نام آفریننده زیبائی
امروزه با وجود انواع تکنولوژی ونیز مشغله بسیار زیاد مردم زندگی بسیار بی روح شده است. و چیزی که می تواند این یکنواختی را از بین ببرد و انسانها را از اسارت تکنولوژی، نجات دهد تنها هنر است و بس.
با نگاه به طبیعت و توجه به گوشه و کنار آن می توان این مطلب را دریافت که خداوند نیز هنر و زیبایی را دوست دارد و او هنرمندترین هنرمندان است. و بشر نیز با توجه به این مسئله خود کوشیده است تا زیبائی را به مکان زندگی خود بیاورد و خلق آثاری هنرمندانه بوسیله دست، ذهن دیگران را به سمت زیباییها کشانده و چشم آنان را خیره کند. هنرمندانی که هنر و زیبایی را با روح لطیف خود آمیخته و آثاری خلق کرده اند که به نوع خود بی نظیر است.
گرچه من هنرمند نیستم ولی سعی کردم که در این راه زیر دست برخی از هنرمندان کار کنم و مختصر هنری بیاموزم و زندگی خود را با آن آذین بخشم و نیز با نوشتن شرح کارم اطلاعاتی را که آموخته ام را در اختیار علاقه مندان به هنر قرار دهم.
همانطوری که قبلا هم گفته شد رساله من در رابطه با حکاکی فیزیکی با فرز است که در این رساله من به شرح مختصری راجع به حکاکی شیمیایی و انواع حکاکی فیزیکی ونحوه کار آنها پرداخته ام.
در فصل اول به تعریف شیشه و تاریخچه آن در ایران و جهان پرداختم و درفصل دوم به حکاکی شیمیایی، حکاکی با چرخ، حکاکی با ماسه، حکاکی با فرز و ابزار آن و در فصل سوم شرح کار عملی و نتیجه گیری.
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 1211 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 24 |
یکی از صنایع دستی کاربردی، چاپ کلاقه ای (باتیک) نام دارد. در واقع باتیک یا چاپ کلاقه ای هنری است که به وسیله موم و رنگ های مختلف، پارچه های ساده یا سفید مخصوصا ابریشم را رنگ آمیزی یا نقش دار می کنند. چاپ باتیک در بدو ورود به کشورمان به رنگ سفید در زمینه مشکی انجام می شد و پس از مدتی رنگ قرمز را با رنگ سفید به کار بردند و به تدریج رنگ های دیگر اضافه شد.ابزار کار هنر باتیک در نوع معمول آن، وسیله ای است به نام تیان، قلم مو، مهر و کارگاه چوبی که برای مهار کردن پارچه به کار می رود.روش کار باتیک بر چند نوع است: چاپ مستقیم، چاپ برداشت، چاپ با شابلون، نقاشی باتیک روی پارچه ابریشمی، قلم مویی، پیچشی و تار عنکبوتی. در روش معمولی آن موم یا صمغ را ذوب نموده، درون تیان ریخته و با حرکت تیان بر روی پارچه، نقش مورد نظر را طراحی می کنند. سپس پارچه را در محلول رنگ فرو می برند. بنابراین قسمت هایی که موم دارد، رنگ نشده باقی می ماند. سپس پارچه را موم گیری می کنند. روش دیگر آن است که به جای استفاده از تیان، مهر را در موم مذاب فرو برده و روی پارچه می زنند. سپس بقیه مراحل آن مانند روش قبلی انجام می شود. در رنگرزی باتیک از ۳ نوع رنگ گیاهی، شیمیایی و ری اکتیو استفاده می شود. موارد کاربرد چاپ باتیک یا کلاقه ای بسیار است و شامل انواع پرده ها، تابلوها، دیوارکوب ها، لباس های محلی و هنری، شال و روسری و ... می باشد.کارگاه چاپ باتیک خانه ملک وابسته به میراث فرهنگی خراسان رضوی، از سال ۸۵ در این زمینه فعال است
چگونگی چاپ باتیک: چاپ کلاقه ای ( باتیک):
باتیک عبارتند از هنری دستی است که در جنوب شرقی هندوستان ، اروپا وقسمتی از آفریقا تهیه میشود ونوعی از آن که به کلاقه ای معروف است بیشتر در روستا های اطراف وبه ویژه در مناطق روستایی اسکو کهنمو اسکندان ، دیزج، وبا ویل روادارد.
باتیک و است جاوه ( یکی از جزایر کشور اندونزی ) که در فرهنگ نفیسی حصار وضریح معنا شده و عوام آن را کلاغی .کلاقی وکلاقه ای میخوانند ومینویسند ودر پاره ای از نقاط نیز ( قنوز) که معادل اذری ابریشم اشت تلفظ میشود و وجـــــــه آن است که چون در گذشته های دور معمولا قسمتهایی از پارچه را که قرار بود رنگ آمیزی شود به اشکال خاصی گره زده یا میدوختند وسپس مبادرت به رنگرزی میکردند . طبیعتا چون رنگ نمیتوانست در قسمتهای گره خورده یا دوخته شده نفوذ کند ، پس از پایان عملیات رنگرزی وباز شدن گره ها ونقاط دوخته شده قسمتهایی که رنگ را جذب نکرده بود حالتی نگاتیو در متن رنگی به خود میگرفت وبازار آنجا که معمولا فقط از یک رنگ وبیشتر رنگ سیاه استفاده میشود این نقوش تصادفی حالت پر کلاغ را به ذهن تداعی میکرد وبه همین جهت نیز برای متمایز ومشخص شدن از سایر منسوجات رنگرزی شده کلانی خوانده میشود.
باتیک که بیشتر به پارچه های با چاپ مقاوم در برابر نور. حرارت ، رطوبت ، وسایر عوامل جوی اطلاق میشود اصالتا هنری چینی است وبیش از 2000 سال از عمر آن میگذرد ودر حال حاضر علاوه بر ایران به صورت هنری ملی در بخشی از کشورهای جنوب و شرق اسیا رواج دارد ومعمولا صنعتگران از ابزار وادواتی بسیار ساده وابتدایی استفاده میکنند. یافته های باستان شناسی موجود در موزه های ایران و سایر کشورهای جهان گواه تولید پارچه هایی با چاپ باتیک را مشخص کرد. این نگفته قطعی به نظر میرسد که تزئین پارچه به وسیله هنر صنعت باتیک از سالهای بسیار دور وحتی قبل از کشف سایر شیوه های رنگرزی رواج داشته وکسانی بوده اند که با کمک وسایل ساده ای مهنند مهرها وقالبهای چوبی ، البسه وسایر پارچه های مورد مصرف عامه را با رنگ های متنوع گیاهی میکرده اند.
این شیوه های چاپ تدریجا به وسیله اقوام ابتدایی کشور اندونزی تکامل یافته وبا کشف گیاهانی که عصاره آنها مانع نفوذ رنگ در پارچه میشود تحول جدیدی در این هنر صنعت پدید آمده به این طریق صنعتگران برگ موز را در محلول سود سوز حل کرده ومایع چسباندگی را که بدست میآمده با ماسه نرم یا خاک رس مخلوط نموده وآنگاه به وسیله قلمهای مخصوص یا ابزار دیگری از این ماده مقاوم به عنوان جوهر استفاده ونقوش دلخواه را بر روی ابریشم خام نقاشی میکرده اند واز آنجا که پس از رنگ آمیزی وشستشوی پارچه نقاطی که قبلا به وسیلة ماده مقاوم پوشانده شده بود سفید باقی میماند . چنانچه صنعتگران قصد رنگ آمیزی قسمت های سفید یا چند رنگ کردن پارچه را داشت مجددا قسمتهای رنگ آمیزی شده را با ماده مقاوم پوشانده ومبادرت به رنگ آمیزی دوباره یا چند باره آن میکرد و با تکرار این عمل پارچه نقش های رنگین متنوعی به خود میگرفت .
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 117 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 29 |
تاریخچه هنر معرق روی چوب
مقدمه تاریخی
معرق در معنای کلام «اصولاً هر چیز رگه دار را گویند » ولی مفهوم آن در این نوع بخصوص هنر، ایجاد نقش ها و طرح های زیبایی است که از دوربری و تلفیق چوب های رنگی روی زمینه ای از چوب یا پلی استر سیاه شکل می گیرد.
تاریخ پیدایش این هنر به درستی مشخص نیست؛ ولی از تطبیق آن با هنر کاشی کاری ، بدون شک رابطه این دو هنر را درمی یابیم. برای آشنایی با ریشه ی این هنر ، صحبت از تاریخ تکوین به میان می آید و به عنوان مقدمه می توان از گنبد سرخ مراغه که در زمان ایلخانیان ساخته شده است، یاد کرد؛ این گنبد نوع بسیار ساده ی کاشی کاری بدین سبک است.
کاشی کاری معرق در دوران مغول نیز به همین منوال بود و تداول آن در عصر صفوی به اوج شکوفایی خود رسید و آثار ارزنده ای در هنر کاشی کاری پدید آمد. این شکوفایی در زمان افاغنه و زندیه رو به افول نهاد. در دوران قاجاریه نیز کاشی کاری معرق، تقلیدی ناقص از آثار گذشتگان بود. تا این دوران نقشهایی که در کاشی کاری معرق به کار برده می شد نقش های اسلیمی بود. اما با سفر عده ای از هنرمندان به اروپا و گرایش آنان به هنر و فرهنگ اروپایی، تغییرات و دگرگونی های بسیاری در نقشهای کاشی کاری به عمل آمد و از آن پس طرح انسان و دیگر اشکال مانند اسلحه جنگی در هنر کاشی کاری دوران قاجاریه نمایان شد .
از آن دوران تا به امروز، این هنر، چونان گذشته رونق نداشته است و تنها عده ی کمی از هنرمندان در زنده نگهداشتن آن کوشا بوده اند.وجه تشابه کاشی کاری معرق با معرق کاری روی چوب در شیوه ی عمل است که در هر دو ، نقش ها از ترکیب قطعات رنگی جنس مورد نظر شکل می گیرد.یکی از نمونه های قدیمی موجود آمیزه ی این دو هنر، دری قدیمی و بزرگ، متعلق به عصر قاجاریه است که در ضلع شمال غربی محوطه وزارت آموزش و پرورش فعلی قرار دارد. ارتفاع این ساختمان در حدود چهار و نیم متر و عرض آن سه متر است و سردری نیم دایره در بالای آن قرار گرفته است. هر طرف این در به سه قسمت مربع شکل تقسیم شده است:
مربع بالایی آن شیشه و دو مربع پایینی چوب برجسته و مسطحی است که نقشهای اسلیمی معرق کاری شده در این قسمت جای گرفته است.
سابقه ی معرق کاری و آموزش آن در اداره کل هنرهای سنتی به سال 1309 ه . ش برمی گردد. در آن سال به پایمردی استاد حسین طاهرزاده بهزاد ، گروهی از هنرمندان نام آور هنرهای سنتی از سراسر کشور در تهران گرد هم آمده و مدرسه صنایع مستظرفه را بنیاد گذاشتند. این مؤسسه از دیرباز تا به امروز با عنوان های گوناگونی مانند: مدرسه صنایع قدیمه و هنرستان هنرهای ملی، اداره هنرهای ملی و مدتی نیز به عنوان یکی از واحدهای اداره کل آفرینش هنری و ادبی در وزارت فرهنگ و هنر سابق، در تعالی و تکامل هنرهای سنتی سهم بسزایی داشته است. این اداره کل در سال 1346 به اداره ی کارگاه های هنری تغییر نام داد و سرانجام در سال 1357 به عنوان یکی از واحدهای دفتر پژوهش و آفرینش به حیات خود ادامه داد . پس از پیروزی انقلاب، اداره ی مذکور به اداره ی کارگاه های هنری تغییر نام یافت و فعالیت های خود را در اداره ی کل هنرهای سنتی دنبال کرد. تا این زمان هنرجویان آن را منحصراً افراد علاقه مندی تشکیل می دادند که طی فراگیری به استخدام رسمی درمی آمدند.
29 صفحه فایل Word قابل ویرایش
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 668 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
بیش از ربع قرن تجربه
شرکت صنایع کاشی اصفهان در سال 1353 در زمینی به وسعت 280,000 متر مربع در کیلومتر 18 جاده اصفهان - نجف آباد برای تولید انواع کاشی دیواری با ظرفیت سالانه 3 میلیون متر مربع تاسیس گردید
واحد 2 کارخانه نیز در سال 1368 باظرفیت 3 میلیون متر مربع در سال گشایش یافت . با انگیزه افزایش توان تولید در پاسخ به بازارهای داخل و خارج کشور طرح توسعه و ایجاد واحد 3 و نیز بهینه سازی واحدهای 1و2 با هدف ارتقاء کیفیت و افزایش کاریایی در دستور کار قرار گرفت که با نصب ماشین آلات و تجهیزات پیشرفته و مدرن روز, کار بهره برداری از ماشین آلات در اوایل سال 1381 شروع شد
حجم تولید اینک به بیش از 9 میلیون متر در سال افزایش یافته و امکان ساخت کاشی در تمام ابعاد با کیفیت برتر فراهم گردیده است
مشخصات فیزیکی
استاندارد کاشی اصفهان
استاندارد ایران
EN 159
Norm
سختی لعاب
>3 Mohs
Min 3 Mohs
Min 3 Mohs for Wall Tiles
EN 101
مقاومت در برابر ضربه حرارتی
Resist
Required
Required
EN 104
مقاومت ترک خوردگی لعاب
Resist
Required
Required
EN 105
مقاومت در برابر مواد شیمیایی
Class A
Min Class B
Min Class B
EN 122
مقاومت در برابر رنگ پذیری
Class 1
Min Class 2
Min Class 2
مستطیل بودن
±0.4%
±0.5%
±0.5%
EN 98
ضریب انبساط طولی در صد درجه
9E10-6 K-1
9E10-6 K-1
EN 103
مسطح بودن
<±0.3% <±0.5%
<±0.3% <±0.5%
<±0.3% <±0.5%
EN 98
گونیا بودن
±0.3%
±0.3%
±0.3%
EN 98
ضخامت
<=250 CM2 ±0.25
>250 to 500 ±0.3
>500 to 1000 ±0.35
>1000 CM2 ±0.4
<=250 CM2 ±0.5
>250 to 500 ±0.6
>500 to 1000 ±0.7
>1000 CM2 ±0.8
<=250 CM2±0.5
>250 to 500 ±0.6
>500 to 1000 ±0.7
>1000 CM2 ±0.8
EN 98
تغییرات ابعادی
+0.6 if x±0.25
W
-0.3
+0.6 if x±0.25
W
-0.3
±0.5%
EN 98
جذب آب
12%<=W.A<=18%
10%<=W.A<=20%
EN 99
مقاومت خمشی
Average>17.5 N/mm2
13 N/mm2
Thickness>=7.5 mm 12 N/mm2
Thickness<=7.5 mm 15 N/mm2
EN 100
کاشیکاری، آجرکاری، گچبری
هنرهای وابسته به معماری که در کرمان قدمتی بسیار طولانی دارد، بصورت خرده کاشی لعابدار همراه با آجرکاری نمونه های بسیار خوبی از دوران سلجوقی، تیموری و آل مظفر در کرمان موجود است از جمله مقبره خواجه اتابک ( متعلق به دوران سلجوقی ) مسجد جامع و مسجد پامنار. قدیمی ترین نمونه کاشی معرق کرمان در «قبه سبز» واقع در «محله خواجه خضر» است. دکتر پیر نیا عقیده داشتند این کاشی قدیمی ترین نمونه کاشی معرق ایران است و متعلق به دوران قراختاییان ( قبل از دوران تیموری ) است. اما با توجه به پختگی و تکامل کاشی موجود به نظر نمی رسد این کاشی اولین کاشی معرق ایران باشد، احتمالاً زمینة طولانی تری دارد و تجربیات قبلی ای در این زمینه شده است.
قدیمی ترین نمونه گچبری مربوط به دوران سلجوقی در مسجد ملک موجود است. محراب این مسجد دارای گچبریهای بسیار زیبا و بی نظیر است. گچبریهای آرامگاه خواجه اتابک نیز به صورت کتیبه و به خط ثلث و کوفی از دوران سلجوقی باقی است.
قطعات گچبری به همراه آجرتراشی از دوران صفویه و قاجاریه در مجموعه گنجعلیخان موجود است.
28 صفحه فایل Word قابل ویرایش